تو قرطبه واسه همخوابگی فقط کافیه ببازی..اما جلو چشمشون..انقدر که از دلرحمی بشاشن به خودشون...جای گندیه این قرطبه...از بس آدماش رو زانوهاشون سجده رفتن..پاهام زیر میزاشون گیر می کنه..و این آرترالژی کوفتی تا صبح ذوق می زنه..ببین لعنت..یه تف میندازم و تا ته این کثافتو بالا می کشم..گور بابای این نخ ها که هزار جا نه بدتر آدمو می کشن..عصبانیم..خوشحالم..پر از تعفن و تهوع..هر چی..به درک..طبق معادله نرنست اثر یون با بارهای کوچیک تو این تعادل بیشتره..پس لعنت به گنده ها..لعنت به بزرگ شدن همه چی..به مهم شدن تخمی ترین هیچیها..بیا ردیفا را بالا بیا..و اون آخر کنارم بشین..انقدر که یکم که خم بشیم کله پا بشیم..انقدر بالا..انقدر دم اون لبه..که سیستم رتیکولارت همه چیزو جز اون ترس کوفتی خاموش کنه....خاموش کنه و های می شم..
من کاغذ دارم..بهترین موشک کاغذی دنیا را می تونم بسازم..که باش نمی تونم برم..چون کسی جز من بلد نیست اونجوری پرتش کنه که منو ببره..اما اگه می رفتم..آخ اگه می رفتم..بهت اثبات می کردم..لنگر مینداختم..و کپه ی مرگمو رو اون بلوطه که حرفشو قدیما می زدم می ذاشتم..سوت می زدم و کابوسای قدیمی را جمع می کردم...داد می زدم «رفقا بخونید» دلم جیغ جگر سوز بی صدا می خواد..دلم یه داستان اساسی واسه حک کردن رو این پوست بلوط می خواد..«رفقا چنگال اوردید؟ با دست نخورید..آلوده ام»...«رفقا٬ خیک اساسی به هم زدم..انقدر که پرکاشنش حسابی محو شده»..ولی گور باباتون...گور بابای معنی دار شدن این توالی..این حکایت واسه سی ثانیه خوبه..بعد بیپ..بیپ..بیپ..بیپ...بیپ..بیپ..
A man walks by it's ruins, damn everything in this mirror is ruined جونوریه...زیر این همه چیزه پوسیده...خرناس می کشه..و صبحا که موعظه می کنم "برادرا..والیومو با یه پیاله ودکا بخورید...برادرا..به فکر فتقتون باشید٬ مبادا زیاد زور بزنید...برادرا" ..از دور به نظاره وا میسه... و اون سایه اشو رقم می زنه..رج به رج بلند می شه و من روی سرم می کشمش..و سرماش منو در بر می گیره...مردن این زیر چه لذتی خواهد داشت..و در قرطبه من تنها احمقی بودم که دوست داشتم دراز کش بمیرم.. و هر بار سر می رسن تکونم می دن و سر دوش می برنم...Fool's King...شاه آمده...دکتر خبر می کنن..و اون ور می ره..و من داد می زنم" آقای دکتر از این تزریق بگذر...من جایی عمیق ترم نکروز شده"..و اون سری تکون می ده..و لاین تکراریشو تحویلم می ده ..و خورشید همچنان می درخشد..و من ول می شم.. می رینم به خورشیدش و خودش و همه چیزش......
++