مچاله و جمع و جور٬ خرچ خرچ باز می شم
با تموم احترام به قوانین فیزیکی کمرنگ و باریک می شم
و با تموم سرعت سینه خیز دور می شم.
اینجوری تلگراف می رسه که زیر رسیدش غصه هامو امضا می کنم
و انقدر سریع می گذرم
که یارو هرگز برام معنی خطچین نقطه ها را نگفت
اینجوری داد می زنم که آهای!
که واسه ی تو یا اون می شه ... ههی ...
و قبل از اینکه زار و نزاریمو ببینی
من و اونا و نزاری و بدبختیمون توی واگن شلوغه که مجبوریم توش رو سر هم بشاشیم
گم می شیم...
----------------------------------
وقتی همه ی عمرمو روی خاکای کنار باغچه حک کردم
باید این توقع را هم می داشتم
که گربهه خرابکاریشو اونجا کنه
که یه روزی یه بابایی روش خلط تف کنه
و با جای پاش من و خلطشو و خرابکاری گربهه و زندگیمونو به هم بفشره
---------------------------------
غبار روب....غبار روب...غبار روب.......