کیسه را بتکون
تا بفهمی جز همون صفتهایی که دیشب واست اسم بردم چیزی نمونده
ته کیسه سوراخ بود
جزییات با فریاد با مغز خودشونو به زمین کوبیدن
کشش سوراخ
خرده ریزهای تجملی را هم همون اول فراری داده بود
قلوه سنگهای درشت موندن
صفتهایی که حجیم تر از اون بودن که نادیده بگیریشون
خودخواهتر از اون بودن که بیرون بپرن
صفتهایی موندن که دیشب واست اسم بردم.
یه صفت گنده سراغ دارم . اوناهاش ! دیدیش ؟ یکی از همون حبابهای گنده ی چرکی . که اگه بترکه گه ور میداره همه جا رو . هیس فقط . اسم نبر . وحشی یه . تیغ داره . سمی یه . خیلی سمی !
خودتم نگران گروگانهات نباش اسنایپر ! اونا موذی تر از اونن که پرواز کنن و برن . حتی وقتی با تیر زدیشون و کاملا مال تو شدن . هر چند وخ یه بار ردیفشون کن و ازشون سان ببین . مطمئنا دنیا شکارچی مفلوک رو هم با صیدهاش تنها میذاره تا موقعی که یه حقه ی دیگه سوار کنه . تا موقعی که یه خواب دیگه براش ببینه . تا موقعی که ... ببین به سیم خاردارها قسم که من به همه ی این خوکها ایمان آوردم .